سورناسورنا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

سورنا سردار دلیر مامان و بابا

4 سالگی

1393/3/19 9:40
نویسنده : مامان سورنا
1,711 بازدید
اشتراک گذاری

انگار همین دیروز بود که از زیر اب و قرانی که دست باباجون بود رد شدم .....انگار همین دیروز بود که با گریه های خاله راهی بیمارستان شدم.....انگار همین دیروز بود............باورش خیلی برام سخته از چنین روزی که وارد زندگی ما شدی چهار سال داره میگذره.......انگار چشمهام رو بستم و حالا بازشون کردم.....باورش برام سخته وقتی فکر می کنم وقتی بدنیا اومدی چقدر کوچیک و ناتوان بودی و حالا......اینقدر بزرگ شدی که گاهی کم میارم از جواب دادن به همه سوالهایی که می پرسی و چراهایی که همش تو ذهنت داری و حرفهایی که میزنی...برای خودت یه مرد حسابی شدی با اخلاق های مردونه......چشم به هم بزنم باید شاهد مدرسه رفتنت باشم و شاید.....................

از همون روزهایی اولی که تو بدنیا اومدی....با وجود همه سختیهایی که بود و یه اسباب کشی سخت و سنگین که همزمان شده بود با انجام کارهای یه نوزاد کوچولو اونم دست تنها......هر وقت می تونستم ازت عکس می گرفتم......بزرگترین آرشیو من عکسهای توئه.......از همون زمان کم کم به عکاسی علاقمند شدم تا امروز که دیگه تبدیل شده به یکی از بزگترین و بهترین علائق من در زندگی...که این رو مدیون تو وتولد تو هستم پسرکم...تا امروز که چهار سال از اون روزها می گذره و باعث خوشحالی منه که امسال تونستم عکسهای اتلیه ای هم ازت بگیرم تو اتلیه خاله مریم که....اون روز برای تمرین رفته بودیم اونجا و ساعتهای زیادی اونجا بودیم و تو سرگرم اسباب بازی کوچولویی که خاله مریم برات خریده بود...موقعی که نوبت عکاسی از تو شد خیلی خیلی خسته بودی و خوابت میومد و مثل همیشه هم دوست نداری زیاد عکس بگیری....ولی به هر حال بازم یه سری عکس ازت گرفتم که بعضیهاشم با همون اسباب بازیه و اغلبش کارها و رفتارها و حس های واقعی خودته........حسی که این عکسها برام داره اصلا قابل وصف نیست و حاضر نیستم این عکسها رو با هیچی تو دنیا عوض کنم...مثل دیدن یه نهال کوچولو که داره بزرگ میشه...مثل دیدن نتیجه یه روند تدریجی و رو به جلو....هم رشد و بزرگ شدن تو و هم خودم....حس لذت بخشی که با هیچ کلمه ای قابل وصف نیست......4 سالگیت مبارک عزیز دل ما......این عکسها هم تقدیم به تو پسرکم تو روز تولد چهارسالگیت.......

عکسی که عاشقشم

قربون اون خنده های از ته دلت برم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان مهراد و مينا
19 خرداد 93 13:14
نمي دونم چرا صبح كه اومدم تولدت رو تبريك بگم اين پست رو نديدم ........ جالبه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خيلي خوب و قشنگ بودن عكسها درست مثل هميشه ايشالله صد و بيست ساله بشي سورنا خان تولدت خيلي خيلي مبارك
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم میترا جون....مرسی دوست گلم...عوضش دو تا پست گذاشتی و من رو کلی خوشحال کردی.
مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
19 خرداد 93 15:12
تولدت مبارک فرشته زمینی
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم دوست عزیز....خیلی لطف کردی
فريبا
25 خرداد 93 1:14
سميه جون تولدش مبارک از مردان نيک و بزرگ زمان خودش باشه عزيزم عکسا خيلى قشنگ شدن
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم فریبا جون مثل همیشه لطف داری دوست گلم
مامان لیلا
30 خرداد 93 11:56
تولدش مبارک این گل پسر...ماشالله خیلی بزرگ شده ....عکسا هم خیلی عالی بود مامان هنرمند
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم لیلا جون مثل همیشه لطف داری دوست گلم
مامان هستي
7 تیر 93 14:50
سورناي عزيز تولد مبارك ، دست مامان هنرمندت درد نكنه كه اين همه عكسهاي خوشگل ازت گرفته ، انشالله هميشه سايه شون بالاي سرت باشه گل پسر
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم نازی جون لطف داری مثل همیشه دوست گلم
مامانی
14 مرداد 93 13:49
عکسا خیلی قشنگ بود سمیه جون خصوصا اونا که با تیپ مردونه و کلاه هستن انشالا که همیش شاهد رشد و بالندگی هر دوتاتون باشیم.
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم دوست گلم...همیشه به من و سورنا لطف داری