سورناسورنا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

سورنا سردار دلیر مامان و بابا

تولد 4 سالگی سورنا به روایت تصویر

1393/3/31 16:19
نویسنده : مامان سورنا
3,882 بازدید
اشتراک گذاری

امسال می خواستم یه تولد ساده و معمولی برات بگیرم که چند وقت قبلش خواستی که کیک تولدت امسال باب اسفنجی باشه.....با اینکه فرصت کم بود و وقتم محدود ولی خوب دیدم فکر بدی هم نیست...به خاطر رنگ باب اسفنجی می تونم از تزئیات پارسالت هم دوباره استفاده کنم....اینه که دست به کار شدیم و دوباره روز از نو روزی از نو و دوباره درست کردن تزئینات.....خیلی کار سختیه وقتی بخوای همه چیز رو خودت درست کنی و سفارش ندی به موسسات اما لذتی داره وصف ناپذیر.......اما از همه این کارها لذت بخش تر دوختن یه لباس باب اسفنجی  اونم با دست و نه چرخ خیاطی برای تو بود که واقعا بهم مزه داد.....شبی که داشتم شکلش رو تکمیل می کردم....برقها رفت و با نور موبایل شکل هاش رو درست کردیم با همدیگه که خیلی بهمون مزه داد و خیلی شادت کرد......اما همه این کارها و خستگیها برای تو و شادی تو بود پسرکم......امسال خیلی بیشتر از هر سال معنا و مفهوم تولدت رو درک می کردی و این برای من خیلی شادی بخش بود ...حتی می خواستی موقع عکس گرفتن با کیکت تنها باشی  و ..........روز جشنت درست مثل پارسال 22 خرداد بود یعنی شب نیمه شعبان......تو روز اصلی تولدت هم یک کیک از طرف باشگاه کودکان هایپراستار جایزه گرفتی که با اینکه یه کیک کوچولو بود ولی سه تایی خیلی شاد شدیم و تو هم شمع روش گذاشتی و فوت کردی ولی اینقدر کیک و شیرینی دوست داری که مهلت عکس گرفتن هم ندادی و سریع با بابایی کیک رو خوردین.....یه سری عکس هم با لباس تیم برزیل که امسال تیم ملی هم به برزیل رفته برای جام جهانی ازت گرفتم که اون ها رو هم  خیلی دوست دارم و اینجا میذارم....بهتره دیگه بیشتر از این حرف نزنم و بریم سر وقت عکسها که خودش گزارش تصویری تولده و مثل همیشه خیلی خیلی زیاده..

سورنا به برزیل می رود

این هم لباس باب اسنفجی شلوار معکبی دست دوز مامان

تزئینات

 

بشقابها که عاشقشون بودم

لیوانها که برای پیدا کردنشون کلی زحمت کشیدیم :)

 

تزئینات راه پله و داخل آسانسور

 

پنکیک ها به نشانه همبرگرهای آقای خرچنگ :)

بیسکوییت ها که به خاطر حجم زیاد کارها به خوبی همیشه نشده بود ولی حین درست کردنش

و مخصوصا بازکردن خمیر خیلی کمک کردی ولی تهش اعتراض کردی که چرا سفت شده :)

سورنا و دخترعمه دیبا

 

 

 

 

خوب بالاخره کیک خوشگل باب اسنفجی رسید

وروجک ها در حال مسخره بازی :)

سورنا که برای شمع فوت کردن مهلت عکاسی به من نمیداد :)

قسمت مورد علاقه سورنا یعنی بریدن کیک

و کیک که حسابی تیکه تیکه شده برای مهمونا توسط سورنا خان :)

ژله رنگین کمانی که خیلی خوش رنگ بود

سالاداولیه به کل باب اسنفجی که تزئینش حین جابجایی به خونه مامان جون بهم ریخت ولی
خوب من زحمت خودم رو کشیده بودم

کشک بادمجون باب اسنفجی



 

 

پسندها (4)

نظرات (7)

مامان لیلا
6 تیر 93 23:49
تولدش مبارک...زیبا و شاد و دوست داشتنی....دستت درد نکنه مامان مهربون
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم لیلای گل...مثل همیشه لطف داری دوست گلم
مامانی
15 تیر 93 9:17
تولد خیلی قشنگی شده غذا ها هم متنوع و خوشمزه به نظر میرسید. لباس سورنا هم خیلی بامزه بود. دستت درد نکنه سمیه جون انشالا تولد 120 سالگی سورنا خان رو جشن بگیرین.
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم دوست گلم..مثل همیشه لطف داری..ایشالله 120 سالگی بچه ها رو دسته جمعی برگذار کنیم
رز
21 تیر 93 3:24
سلام وب قشنگی داریذ تولد سورنا هم مبارک و اینکه کاش یکی برا منم همچین تولدای میگرف
مامان سورنا
پاسخ
لطف داری دوست گلم....خوب قبلا از این خبرها نبود وگرنه حتما برای ما هم می گرفتند
مامان الين
24 تیر 93 9:19
بالاخره تونستم عكسا رو ببينم سورناي عزيزم تولدت مبارك. دست مامان و بابا درد نكنه كه تولد به اين خوشگلي برات گرفتن. سميه جون همه چي عالي و خوب بود خصوصا لباسش كه همش با دست دوخته شده بود.خسته نباشي خانوم هنرمند. خدا پسر گلتو حفظ كنه ... بهترينها رو براش آرزو دارم
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم منیره عزیز....لطف داری دوست گلم..در برابر هنرمنمایی های تو دوست گلم لباس مایه خجالت بود
بانو
13 مرداد 93 17:51
سلام با شب ادراری کودک خود چه کنیم؟ www.banoo.ir/post/894 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
فاطمه
19 مرداد 93 7:34
سلام ،تبریک البته با تاخیر.ژله رنگین کمان را خودتون درست کردید؟در کل خیلی زحمت کشیدید. اسم پسر من هم سورناست متولد اول بهمن 1388و پارسال تو مهد براش گرفتم که کیک اون هم باب اسفنجی بود.البته من در حد و اندازه ی شما سلیقه به خرج ندادم خانوم.امیدوارم هر جاهستید شاد باشید.راستی شما کجای تهران هستید؟ ما کرج زندگی می کنیم.
مامان سورنا
پاسخ
خواهش می کنم دوست عزیز....بله ژله رنگین کمان رو خودم درست کردم..اگر سوالی داشتی بپرس...چه خوب پس پسر شما فقط چند ماه از پسر من بزرگتره.....مسلما تولدش خیلی خوب بوده...من هم واقعا کار زیادی نکردم...این نظر لطف شماست......ما هم سمت غرب تهران هستیم.
سورنا
12 دی 93 11:33
سلام خداحفظش کنه... سورنای من 14سالشه
مامان سورنا
پاسخ
ممنونم خدا سورنای شما رو هم براتون نگه داره